• خانه
  • تماس
  • ورود

صفحات: 1 ... 24 25 26 ...27 ... 29 ...31 ...32 33 34 ... 43

  توسط زارع  , جمعه 25 مرداد 1392, موضوعات: ارزشها

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 :LatentStyles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />


خواهرم !

محجوب باش وبا تقوا ؛ که شمایید که دشمن را با چادر سیاهتان و تقوایتان می کُشید .

حجاب تو سنگر تواست ، تواز داخل حجاب ، دشمن را می بینی ودشمن تورا نمی بیند.

سردار شهید ، رحیم آنجفی

 

برای تعجیل در فرج صلوات

  توسط زارع  , جمعه 25 مرداد 1392, موضوعات: گنجینه ها

این کلمه بیشتر در مورد غم و اندوهی که قلب آدمی را بخود مشغول می سازد و او را در ناراحتی های روحی قرار می دهد بکار گرفته می شود و درمیان مردم ، هم همین معنا از آن استفاده…

به گزارش جام، این کلمه بیشتر در مورد غم و اندوهی که قلب آدمی را بخود مشغول می سازد و او را در ناراحتی های روحی قرار می دهد بکار گرفته می شود و درمیان مردم ، هم همین معنا از آن استفاده می گردد وقتی که گفته می شود که فلانی افسردگی پیدا کرده است یعنی غم و اندوه به او روی آورده است یا اینکه فلانی افسرده خاطر است در مقابل اطمینان خاطر گفته می شود.

و اما در لسان آیات و احادیث ، مسئله افسردگی با کلماتی مانند [اَلهُمَّ ، غَمَّ، اَلحُزن ، کرَب ، غُصة…..] بیان می شود و این کلمه ها، از نظر لغت ، معنای واحدی را روشن می سازند و آن افسرده خاطر و دلتنگ بودن انسان است با اینکه عده ای را عقیده ، بر خلاف این است که هر کدام از این کلمه ها را در معنای خاصی بکار می برد یا در شدت و ضعفِ ناراحتی های روحی یا در میان مصائب تفاوت قائل می شود.

در هر صورت عمده ترین دلیل ما، در اینکه این الفاظ معنا و تعریف واحدی دارند آیات قرآن و احادیث است چون در قرآن و احادیث کلمه [حزن و یا غم و یا کرب ] در معانی مترادف آمده است .
بنابراین افسردگی به عنوان یک بیماری باشد و یا از آثار ناراحتی های روحی باشد در آیات و احادیث با این کلمات از آن تعبیر شده است مثلاً در مورد داستان حضرت یوسف (علیه السلام ) قرآن می فرماید: «وَاَبیضَّت عَیناهُ مِنَ الحُزنز» .. ۱ ؛ چشمان یعقوب در اثر افسردگی و اندوه زیاد از فقدان فرزندش یوسف (علیه السلام) سفید گشت.

یا در مورد اولیاء خدا می فرماید بر آنان ترس و حزنی وجود ندارد،ممکن است گفته شود که افسردگی در صورتی بوجود می آید که انسان از فرصت های بدست آمده ، استفاده های صحیح نکرده و حالا که هیچ قدرتی برای جبران خسارت ها ندارد افسردگی پیدا می کند و در وصیت حضرت علی (صلوات الله علیه) آمده : بادِر الفُرصَةَ قَبلَ اَن تَکونَ غُصَّةً۲ فرصت های پیش آمده را قدر بدانید قبل از آنکه به افسردگی تبدیل شود، کلمه [غُصِّة ] هم مانند سایر الفاظ، ناراحتی های روحی را، بیان می کند و نمی توان این الفاظ را در میان بیماری های روحی تقسیم کرد. مثلاً بگوئیم : حزن یعنی افسردگی ، کرب یعنی اضطراب ، همّ یعنی هیجانات و …. .

در هر شرائط نیاز ما در این بحث ، بیشتر به تعریف و تفسیر، کارشناسان الهی معطوف است و آنان هم، مطابق با آیات قرآن ، این کلمات را در ناراحتی های روحی ، بکار گرفته اند که ما از آن به افسردگی یاد می کنیم و هدف عمده ما از طرح این بحث پیدا کردن ریشه و عوامل ، این ناراحتی است و سپس داروهای مفیدی که از طریق پیشوایان معصوم (علیهم السلام) بما رسیده ، آنها را مطابق با روانشناسی مذهبی در اختیار همگان قرار دهیم.

در روانشناسی دینی آنچه حائز اهمیت است توجه نمودن به ریشه های اصلی بیماری هاست چون اگر کسی در مورد درمان ناراحتی ها به علت های واقعی نیاندیشد و یا راه نفوذ نداشته باشد و همیشه عوامل ظاهری را مورد توجه و راه معالجه خویش قرار دهد بطور یقین نتیجه مفید و سودمندی که بتواند نجات مریض را بدنبال داشته باشد نصیب وی نخواهد شد اما روانشناسی دینی در مقام معالجه و درمان علت واقعی را تشخیص می دهد و متناسب با آن داروهای بی خطر و بدون عوارض را در اختیار مریض قرار می دهد چون در مسئله [روان درمانی ] مهم آن است که روانشناسی بطرز صحیح انجام به گیرد تا اینکه درمانش مؤ ثر و مفید واقع شود.

تنها کارشناسان جهان هستی یعنی وجود مقدس محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) که آئینه تمام نمای حقیقت پروردگار هستند می توانند روان انسان را تعریف نموده نارسائی و یا کسالت هایش را با علت های واقعی روشن سازند.

وقتی که در پیش روانشناسان آئین توحید، موضوع افسردگی انسان عنوان می شود ریشه های واقعی این کسالت را بطرز زیبا و روشن ، راه معالجه را بیان می کنند.

روانشناسی دینی در مقام معالجه و درمان علت واقعی را تشخیص می دهد و متناسب با آن داروهای بی خطر و بدون عوارض را در اختیار مریض قرار می دهد.

حضرت علی صلوات الله علیه در ادامه وصیتش می فرماید: ……اِطرَح عَنک وارِداتِ الهُمُومِ بِعَزائِمِ الصَّبرِ وَ حُسنِ الیقینِ …. .۳افسرده گی و غم ها را با نیروی صبر و یقین زیبا [بپروردگار متعال] از خودت دور ساز.

در مورد علت افسردگی انسان ، وقتی که مطالعه می کنیم می بینیم قرآن مجید از یک واقعیتی سخن به میان می آورد که حیات بشر به آن وابستگی کامل دارد یعنی اگر این حقیقت در عمق وجود وی رشد نیابد و یا بطور کلی بفراموشی سپرده شود افسرده گی تمام بدن او را فرا می گیرد بنابراین در روانشناسی اسلامی علت اصلی این بیماری خطرناک روحی ، ابتداء، پیدا می شود و سپس همگان را برای درمان کامل یا عدم ابتلاء، باجراء کردن برنامه های مهم موظف می سازند.

علت واقعی افسردگی ها نداشتن ایمان بخدای متعال است وقتی که کشور پهناور وجود انسان بدون وابستگی به خالق خویش ، زندگی را شروع می کند وقتی که در مقابل حوادث روزگار قرار می گیرد و چون قدرت پاسخگوئی صحیح را به تنهائی ندارد و نمی تواند در برابر سیل مشکلات مقاومت نشان دهد بتدریج زمینه ترس و نگرانی ها در وی پدید می آید و بعد از مدت کوتاهی افسردگی و غم و اندوه سراسر وجودش را فرا می گیرد تا جائی که خود را در محاصره کامل حوادث دلخراش زندگی می یابد.

وقتی که در آفرینش انسان جایگاه ایمان بخدای سبحان برای ادامه حیات او، و تنظیم نمودن برنامه های زندگیش ، معین شده و برای تحقق این هدف مهم و حیات بخش ، نیروی عقل را در وجودش آفرید و کارشناسان معصوم خود را یکی بعد از دیگری مبعوث کرد تا اینکه انسان بیدار شود و با پذیرفتن واقعیات ، زندگی خود را بسوی رشد و کمال و آسایش های لازم رهنمون سازد،انسانی که به حقیقت ایمان بخدای متعال منکر شده است و هیچ توجه و اعتنائی به ضرورت آن در تأمین آسایش و آرامش روحی خویش ندارد چگونه می تواند وجود خود را که به یک کشور بزرگ بی شباهت نیست بدون ترس و نگرانی اداره کند؟

آیا حرکت های ضد دینی و شکستن حریم معنویت ، و آمیختن با مظاهر شرک و بت پرستی در چهار چوب اطاعت از هواهای نفسانی و ارضاء غرائز شهوانی ، می تواند بشر را از میان امواج خروشان افسردگی های زندگی به ساحل سعادت و آرامش برساند؟

جهان امروز چه امکاناتی برای نجات نسل بشر فراهم ساخته تا او را از افسردگی های نابود کننده به آسایش و آرامش های روحی نائل سازد؟

آیا پیشرفت علم و تکنولوژی و خصوصا در زمینه پزشکی توانسته این موجود گرفتار شده در میان ناراحتی و افسردگی ها را به سوی آرامش و آسایش هدایت نماید؟

در مقابل تمامی سئوالات ، او باید، پاسخ دهد و اعتراف کند که عامل اصلی افسردگی هایش چیست؟ بخاطر اینکه جهان هستی نظام دقیق و حساسی دارد کوچک ترین ، بی اعتنائی و زیر پاگذاشتن نظم موجود، پاسخ مناسبی را در بر دارد، اگر اعضای خانواده ، زمینه های لازم را برای اجرای عدالت ، فراهم نسازند بی عدالتی ، چهره زندگی را، افسرده و غم آلود خواهد کرد هم چنان که در عصر حاضر، بطور روشن ، مشاهده می کنیم ، انسانی که با تمام امکاناتش ، در جهت شکستن حریم ایمان ، تلاش می کند و از طرق گوناگون محیط کار و زندگی و خانواده را، به دستورات الهی بیگانه کرده است ، او چگونه و در چه شرائطی می تواند از افسردگی نجات پیدا کند؟

نکته مهم ارزشمند شدن انسان در صورتی است که بتواند دستورات و قوانین حیات بخش الهی را، از عمق وجودش عبور دهد چون هر کجا رد پای دین و تقوا، پیدا شود با زیبائی های واقعی ، خودش را نشان می دهد، در غیر این صورت مزیتی برای انسان متصور نمی باشد.

آئین فطرت مانند کاسه بلوری و آئینه شفاف است که بوسیله رعایت اوامر و نواهی پروردگار متعال ، نور الهی را از خودش عبور می دهد و به اندازه دریافت خویش ، اطراف و مسیر زندگی خود را، روشن می سازد، و در اثر همین روشنائی ، با آرامش خاطر، برنامه هایش را در طول زندگی پیاده می کند و با هیچ نگرانی و یا افسردگی مواجهه نمی شود.

اما اگر این چراغ در دلش روشن نشود، او خود را در یک محیط تاریک و ظلمانی می بیند در نتیجه هر قدمی را در زندگانی خویش ، با افسردگی خاطر و اضطراب و نگرانی و… بر می دارد در دنیای امروز، چه قدر سرمایه برای روشن ساختن قلب های افسرده و نگران صرف شده است ؟ آیا علت و عوامل افسردگی را، روشن ساخته اند، تا کسی بداند، چه عواملی و با کدام شرائط موجب این بیماری می شود؟ در هر صورت اگر انسان را در جهت ایمان و یقین به خدای متعال و دریافت غذاهای سالم بر خوردارش نسازیم هیچ پیشرفتی برایش مفید و آرام بخش نخواهد بود بلکه مانند دانه ای که مغز تلخی دارد هر اندازه که بزرگ گردد و به یک درخت پر میوه ای تبدیل شود این تلخی از آن جدا نخواهد شد.

آئین فطرت مانند کاسه بلوری و آئینه شفاف است که بوسیله رعایت اوامر و نواهی پروردگار متعال ، نور الهی را از خودش عبور می دهد و به اندازه دریافت خویش ، اطراف و مسیر زندگی خود را، روشن می سازد، و در اثر همین روشنائی ، با آرامش خاطر، برنامه هایش را در طول زندگی پیاده می کند.

نسخه خداوند برای معالجه افسردگی

شکی نیست که خالق بشر، بطور کامل او را می شناسد و علت افسردگی های ، وی برایش آشکار است و نیازهای ضروری وجود او را مورد عنایت قرار می دهد تا اینکه به بندگانش تفهیم کند حزن و افسردگی شما بخاطر کمبود ایمان و یقین بپروردگارتان است چه اگر این جای خالی را مطابق با راهنمائی های پیشوایان معصوم (علیهم السلام) پُر نماید هیچ وقت ناراحتی و افسردگی به سوی آنها نخواهد آمد در قرآن مجید کلمه [لایحزنون ] ۱۳ بار و همیشه با جمله [لاخَوفٌ عَلیهم ] آمده است یعنی بر مؤ منان هیچ نوع غم و افسردگی و یا ترس و نگرانی وجود ندارد و در آیه دیگر می فرماید بر اولیاء خدا ترس و نگرانی و افسردگی وجود ندارد.

این کلمه که عمده ترین موضوع بحث ما را تشکیل می دهد بعد از نقل چند آیه از قرآن ، مورد بحث و بررسی واقع می شود.

۱) «یا بَنی آدَمَ اِما یَاءتِینَّکم رُسُلٌ مِنکم یَقُصُّونَ عَلَیکم آیاتی فَمَن اَتَّقی و اَصَلخَ فَلاخَوفٌ عَلَیهِم وَلاهُم یَحزَنُونَ»۴ ؛ای فرزندان آدم آیا انبیائی از جنس شما نیامدند که آیات ما را به شما نقل کنند؟ پس هر کس تقوا و پرهیزکاری را پیشه خود سازد و نفس خویش را اصلاح کند هیچ ترس و افسردگی بر او نخواهد بود.

۲) وَ ما نُرسِلُ المُرسَلینَ اِلا مُبَشِّرینَ وَ مُتدِرینَ فَمن آمَنَ وَاَصلَحَ فَلاخَوفٌ عَلیهِم وَلاهُم یَحزَنُون .۵

ما پیامبران را جز بشارت به [اهل ایمان ] و ترساندن [گناهکاران ] نفرستادیم بنابراین هرکسی ایمان آورد و خود را اصلاح نماید [و به اعمال ضد دینی آلوده نشود] هرگز بر آنان ترس و نگرانی ، و افسردگی و اندوه نخواهد بود.

از مجموع آیاتی که در این زمینه وارد شده است دو نکته مهم و اساسی استفاده می شود.

۱) ایمان

2) اصلاح نفس

اگر انسان از امکاناتی که پروردگار متعال برای تحقق این دو اصل مهم، در اختیار آنها قرار داده استفاده مطلوب و صحیحی را بدست آورد بطور یقین از شر بیماری افسردگی نجات می یابد چون زمینه ای برای ابتلاء در وجود وی نخواهد بود آنچه بعنوان علت اصلی این ناراحتی ازنظر قرآن ، محسوب می شود نداشتن ایمان بپروردگار متعال است به جهت اینکه روح و روان انسان ابتداء باید نیاز و کمبودهای خویش را تأمین نماید تا اینکه از اضطراب و یا ترس و نگرانی خلاص شود احتیاجات ضروری او، ایمان و یقین کامل بخدای متعال است چون مسیر ایمان و یقین ، حقیقتی را به روی انسان باز می کند که تأمین کننده غذاهای سالم روح و روان اوست مثلاً تلفن به یک شهر دور دست هنگامی ایجاد ارتباط خواهد نمود که شماره با کد آن شهر هماهنگ شود.

کد مخصوص روح و روان ، ایمان به خالق متعال است اگر انسان بدون ایمان وارد زندگی بشود هیچ زمینه ای برای جبران خواسته های وی صورت نمی گیرد و روانشناسی مذهبی علت اصلی افسردگی انسان را، بی اعتنائی وی به نیازهای عمده روح و روان خویش ، می داند چون اگر این کمبودها، مطابق دستورات کارشناسان ، الهی جبران شود و او به وسیله ایمان و یقین به پروردگار متعال ، گرسنگی و عطش شدید روحی خود را، رفع کند هیچ زمینه ای برای ورود، میکرب های افسردگی و یا غم و اندوه باقی نمی ماند و به همین جهت پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) با تزکیه و بهداشت روانی ، برنامه های تربیتی خودشان را، آغاز کرده و بذر ایمان و یقین را با آموزش و پرورش های سالم ، آبیاری می کنند در این صورت هر مشکل و یا حادثه ناگوار بر ایشان قابل تحمل ، و نردبان ترقی خواهد بود وقتی که قرآن مجید می فرماید: «فَمَن آمَنَ واَصلَحَ فَلا خَوفٌ عَلیهِم ولاهُم یَحزَنُون» ؛ پس اگر کسی به مرحله کامل ایمان صعود کند و روح و قلب خود را، اصلاح نماید در این حال ، هیچ ترس و نگرانی ، بر آنان نخواهد بود و هیچ وقت حزن و یا افسردگی پیدا نخواهند کرد.

شکی نیست که خالق بشر، بطور کامل او را می شناسد و علت افسردگی های ، وی برایش آشکار است و نیازهای ضروری وجود او را مورد عنایت قرار می دهد تا اینکه به بندگانش تفهیم کند حزن و افسردگی شما بخاطر کمبود ایمان و یقین بپروردگارتان است.

در روانشناسی های غیر مذهبی ، تنها به راهنمائی های روانشناسان ، در معالجه بیماران تکیه می شود ولی روانشناسی دینی ، بعد از ارشاد و راهنمائی های لازم ، انسان ها را به قدرت بزرگ الهی متوجه می سازد تا اینکه آنان در معالجه ناراحتی و رفع نگرانی و ریشه کن کردن افسردگی هایشان ، از خدای متعال استمداد کنند چون هر راهنمائی و پند و اندرز یا دارو، و درمان با اراده و مشیت الهی مؤ ثر واقع می شود بنابراین بر همگان لازم است در هر شرائط افکار عمومی را بسوی خالق هستی هدایت نمایند.

▪ ایمان بخدای متعال چگونه مانع ترس و نگرانی و یا افسردگی می شود؟

مسئله ایمان بپروردگار متعال باید مانند سایر کلمات کلیدی ، و مطابق با معیارهای صحیح تعریف شود چون اگر تفسیر و تعریف درستی از کلمه ایمان در اختیار نباشد هیچکس نمی تواند از آن استفاده کامل ببرد، در آیات قرآن این کلمه خیلی مطرح شده و غالباازآثار مفید و نجات بخش آن خبر می دهند و در بعضی از آیات ایمان را با صفت فاعلی یعنی [مؤ من ] تعریف نموده و می فرماید: ا«ِنَّما المُؤ مِنُونَ الَّذینَ اِذا ذُکرَ اللهُ وَجِلَت قُلُوبُهُم وَ اذا تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُهُ زادَتهُم اِیمانا وَ عَلی رَبِّهِم یَتوَکلُونَ»۶ ایمان آورندگان کسانی هستند هر زمان نام خدا مطرح شود دل هایشان [از عظمت و جلال پروردگار] ترسان و لرزان می گردد و هنگامی که آیات الهی بر آنان خوانده شود به رتبه ایمانشان اضافه می گردد و در هر حال به پروردگارشان اعتماد و توکل می کنند.
منبع : رجا نیوز
برای تعجیل در فرج صلوات
  توسط زارع  , پنجشنبه 24 مرداد 1392, موضوعات: گنجینه ها

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 :LatentStyles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />


همه می توانند خلاق باشند واز خود خلاقیت نشان دهند زیرا به شکل فطری در هر انسانی وجود

دارد،اما ظهور آن نیاز به پرورش خواهد داشت . شاید یکی از زیباترین وشگفت  ترین انگیزه های

انسان وبالاترین  توانمندی ومحصول نهایی ذهن واندیشه ی انسان خلاق می باشد. .

انسان خلاق فردی است که در حل مسائلی که راه حل ندارد ؛ توانایی بیشتری از خود نشان میدهد .

بنابراین بیاید برای هر مشکلی دتبال یک راه حل باشیم و نذاریم مسائل پیچیده ما را از پا در بیاره ،

وهمیشه با توکل به خدا برای حل مشکلات قدم برداریم و به مشکلات بزرگ بگوییم : که ما خدایی

داریم که درتمام  لحظات زندگی ما را تنها نمی گذارد وبرای هرمسئله راه حل خلاقنه ای بیابیم.

 

برای تعجیل در فرج صلوات

  توسط زارع  , چهارشنبه 23 مرداد 1392, موضوعات: گنجینه ها

 

   چگونه توکل بر خدا کنیم؟

توی هر کاری که می خواهد انجام دهد، به خدا توکل می کند … آنچنان که گویی هیچ کس دیگری در عالم ندارد … نه دوستی و نه آشنایی … نه خانواده ای و اقوامی که کمکش کنند، دستش را به یاری بگیرند، اگر جایی درمانده شد، به کمکش بشتابند … وقتی همین ها را از او می پرسم، لبخندی بر لبانش نقش می بندد و می گوید: جوان مگر نمی دانی همین دوست و آشناها، خانواده و اقوام و … هم بخواهند کمکی به من بکنند باید خدا کمکشان کند؟ … کمی فکر کن … می بینم راست می گوید … درست که دوست و آشنا و خانواده و اقوام هستند، اما نه اینکه همه شان بنده های خدا هستند؛ مگر نه اینکه خودشان محتاج کمک خدایند؛ مگر نه اینکه خدا نخواهد نمی توانند قدم از قدمی بردارند … پس … الهی به امید خودت و نه بنده هایت …

توکل تضمین الهی برای کسی است که همیشه‏ حامی و پشتیبان حق است. قرآن کریم می‏ گوید از پیمودن راه حق نترسید و به خدا توکل کنید، از نیروی باطل نترسید و به خدا توکل کنید. قرآن همه پیغمبرانی که بعد از نوح آمده‏ اند، را مثال می آورد که آنها به مردمی که با آنها مخالفت می ‏کردند و سد راه آنها می ‏شدند، می‏گفتند: «وَ ما لَنا أَلاّ نَتَوَکَّلَ عَلَی اللّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلی ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ»( ابراهیم: 12) ؛ «و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آن که ما را به راه هایمان رهبری کرده است؟ و ما بر آزاری که به ما رساندید البته صبر خواهیم کرد و اهل توکل باید تنها بر خدا توکل کنند.» این آیه در کمال صراحت، توکل را به صورت یک امر مثبت ذکر می ‏کند.

خداوند در آیه دیگری می ‏فرماید: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ»( آل عمران: 159 )؛ «(ای پیغمبر!) همین که عزم کردی و تصمیم‏ گرفتی، به خدا اعتماد کن و کار خود را دنبال کن.» قرآن نشستن و دست روی دست گذاشتن را نهی می کند و می‏ فرماید کار خود را بکن و به خدا توکل کن. همان اندازه که به هنگام مشورت باید، نرمش و انعطاف به خرج داد، در زمان اتخاذ تصمیم نهایى باید قاطع بود. بنابر این پس از برگزارى مشاوره و روشن شدن نتیجه مشورت، باید هر گونه تردید و دو دلى و آرای پراکنده را کنار زد و با قاطعیت تصمیم گرفت. این، آن چیزى است که در آیه فوق از آن تعبیر به عزم شده است که به آن تصمیم قاطع نیز می گویند. جمله فوق بیانگر آن است که به هنگام تصمیم نهایى باید بر خدا توکل داشت؛ یعنى در عین فراهم نمودن اسباب و وسایل عادى، استمداد از قدرت بى پایان پروردگار را فراموش نکرد.

قرآن نشستن و دست روی دست گذاشتن را نهی می کند و می‏ فرماید کار خود را بکن و به خدا توکل کن. همان اندازه که به هنگام مشورت باید، نرمش و انعطاف به خرج داد، در زمان اتخاذ تصمیم نهایى باید قاطع بود. بنابر این پس از برگزارى مشاوره و روشن شدن نتیجه مشورت، باید هر گونه تردید و دو دلى و آرای پراکنده را کنار زد و با قاطعیت تصمیم گرفت

خداوند در آیه دیگری نیز درباره توکل می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ فَکَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ عَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»(مائده: 11)؛

«ای کسانی که ایمان آورده اید، نعمتی را که خداوند به شما بخشید، به یاد آورید؛ آن زمان که جمعی از دشمنان قصد داشتند به سوی شما دست دراز کنند - و شما را از میان بردارند - اما خدا دست آنان را از شما بازداشت از خدا بپرهیزید و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.» توکل بر خداوند برنامه همیشگی زندگی یک انسان باایمان است. توکل بر خدا یعنی تلاش پی گیر و مناسب و دقت و برنامه ریزی برای انجام درست هر تکلیف و وظیفه خواه در زندگی فردی یا اجتماعی در زمینه مسائلی دنیوی یا اخروی و … از سوی انسان باایمان و واگذار کردن نتیجه آن به خداوندی که خود دستور داده است که انسان ها دست از تلاش و کوشش برندارند و پیش از هر تلاش و در کنار آن و پس از آن، خداوند متعال را ناظر و حاضر و اثربخش ببیند.

قرآن کریم، در آیات دیگری می فرماید: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرًا»(طلاق: 2 و 3)؛ «هر کس پرهیزکاری کند، خداوند راه خروجی برای رهایی وی از مشکلات‏ قرار می ‏دهد و از طریقی که گمان ندارد، روزیش را می ‏رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند و کار خود به وی واگذارد، خدا برای او کفایت است. همانا خدا فرمان خویش را به نتیجه می‏رساند و آنچه را که بخواهد تخلف ندارد. راستی که خدا برای هر چیزی قدر و اندازه ‏ای معین کرده است.» در این آیه، گویی قانونی که فوق همه قوانین و حاکم بر همه آنهاست‏، بیان گردیده و آن، قانون تقوا و توکل است.

این جمله که به خدا توکل کن، اگر بخواهند ترا بفریبند تو خدا را داری، نترس و … همه برای این است‏ که می‏ خواهد به پیامبر بگوید اگر دشمن‏ دست صلح و سلام به سوی تو دراز کرد تو تحت تأثیر این افکار و اندیشه‏ها که نکند دروغ باشد، نکند خدعه و مکر باشد، امتناع نکن، تو نیز دست صلح‏ و سلام به سوی او دراز کن. در این نگرانی ها که برای هر کسی پیدا می‏ شود که هیچ کس نمی ‏تواند صد در صد مطمئن بشود که دشمن‏ راست می ‏گوید، تو به خدا توجه کن، به خدا اعتماد کن. «فَإِنَّ حَسْبَکَ اللّهُ»(انفال: 62)؛ «پس خدا تو را بس است.» در آیاتی دیگر چنین می فرماید: «إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دینُهُمْ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَإِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ»(همان: 46)؛ «آنگاه که منافقان و کسانی که در دل هایشان بیماری است، می گفتند: این (مسلمان)ها را دینشان مغرور کرده است و هر کس بر خدا توکل کند، به یقین خداوند شکست ناپذیر حکیم است.»

منافقان و دورویان و بیماردلان که فقط ظاهر را می ‏بینند و عوامل معنوی را نمی ‏بینند، می ‏گفتند این بیچاره ‏ها را ببین.‏ دینشان اینها را مغرور کرده است. در جنگ بدر پیش بینی ‏ها همه این بود که مسلمین مغلوب و منکوب شده و شکست خواهند خورد. یک عده که خودشان را عاقل حساب می ‏کردند و منافق و دورو بودند، پوزخند می ‏زدند و می‏ گفتند این بیچاره ‏ها را ببینید! وعده‏ های قرآن و دینشان این ها را مغرور کرده، دیوانه ‏اند که دارند خودکشی می ‏کنند. کجا دارند می ‏روند؟! با چه عده ‏ای! با چه قدرتی! در مقابل دشمن یک لقمه ‏اند. فریب خورده‏ اند، دینشان‏ این ها را فریب داده است.

قرآن می ‏گوید این ها نمی ‏دانند که اگر کسی با خدا باشد، تکیه‏اش به خدا باشد، چگونه عوامل الهی به نصرت او می ‏آیند و او را در هدفش تأیید می ‏کنند و قوت می ‏دهند. این ها غافل بودند که‏ «مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»؛ «هر که اتکایش به خدا باشد، خدا برای‏ او کافی است.»

در همه کارهایت واقعا به خدا توکل کن … وظیفه خودت را با اعتماد به خدا انجام بده، آن وقت ‏ببین چطور دست خدا به همراهت می ‏آید … «فَإِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ» … خدا غالب و قاهر است، اگر بخواهد، هیچ قدرتی در مقابل او نیست و حکیم است و کارهایش‏ حکیمانه و بر اساس مصلحت است، بی جهت کسی را تأیید نمی ‏کند.

منبع:تبیان

  توسط زارع  , چهارشنبه 23 مرداد 1392, موضوعات: ارزشها

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 >SemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″>


خواهران ما در حالی که چادر خود را محکم برگرفته اندو خود را هم چون فاطمه سلام

الله و زینب سلام الله حفظ میکنند … به صورت هدفدار در جامعه حاضر می شوند.

رئیس جمهور شهید ،محمد علی رجایی

برای تعجیل در فرج صلوات

صفحات: 1 ... 24 25 26 ...27 ... 29 ...31 ...32 33 34 ... 43

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

آمار

  • امروز: 15
  • دیروز: 14
  • 7 روز قبل: 164
  • 1 ماه قبل: 821
  • کل بازدیدها: 37939
ذکر روزهای هفته
آیه قرآن
تاریخ روز
مهدویت امام زمان (عج)
اوقات شرعی