• خانه
  • تماس
  • ورود
« حکایت حاج محمد علی یزدی در زیارت عاشورامحراب محبت »

دوستى با ائمه معصومین مساوى با دوستى و تقرب بخداست

دوستى با ائمه معصومین مساوى با دوستى و تقرب بخداست

  توسط زارع  , یکشنبه 19 آبان 1392, موضوعات: گنجینه ها

در روضه كافى از حكیم بن عتیبه روایت میكند كه گفت خدمت امام باقر (ع ) بودم خانه پر از

جمعیت بود، در این هنگام پیرمردى كه تكیه بر عصاى آهنین خود داشت وارد شد بر در خانه

ایستاده گفت : السلام علیك یابن رسول الله و رحمة الله و بركاته سكوت كرد حضرت باقر (ع)

فرمود:

علیك السلام و رحمة الله و بركاته پیرمرد رو بطرف حضار مجلس نموده بر همه سلام كرد و

آنهاجواب سلامش ا ر دادند آنگاه متوجه حضرت شده عرض كرد یابن رسول الله م ا ر نزد

خود جاى ده بخداقسم كه من شما ا ر دوست میدارم و دوستان شما ا ر هم دوست میدارم

این علاقه و محبت من نسبت به شما و دوستانتان نه ب ا رى طمع دنیاست بخدا قسم

دشمنان شمارا دشمن میدارم و از آنها بیزارم ایندشمنى و بیزارى كه نسبت بآنها ابراز

میكنم خداى راشاهد میگیرم نه بواسطه كینه وخصومتى است كه بین من و آنها باشد آنچه

شما حلال بدانیدحلال میدانم و آنچه شما حرا م بدانید من هم حرام میدانم و انتظار فرج

خانواده شما را میكشم یابن رسول الله (ص ) فدایت شوم با این خصوصیت آیاامیدنجاتى

برایم هست ؟

حضرت باقر (ع ) فرمود: بیا جلو، بیا جلو او راپیش خواند تا در پهلوى خود نشانید آنگاه

فرمود اىپیرمرد شخصى خدمت پدرم على بن الحسین (ع ) رسید همین سؤ الى كه تو

كردى از ایشان نمودپدرم در جوابش فرمود اگر از دنیا بروى وارد بر پیغمبر (ص)و على و امام

حسن و امام حسین وعلى بن الحسین علیهم السلام میشوى قلبت خنك خواهد شد و

دلت از التهاب میافتد و شادخواهى شد.

آنگاه كه جانت باینجا برسد در این هنگام با دست اشاره به گلوى خود نمود در زندگى نیز

چیزهایى خواهى دید كه باعث روشنى چشمت هست و با ما در مقامى بلند و ارجمند

خواهى بود.

پیرمرد از شنیدن این مقامات چنان غرق در شادى شد كه خواست ب ا رى مرتبه دوم عین

جملات را از زبان امام (ع ) شنیده باشد از اینرو عرض كرد یابن رسول الله چه فرمودید؟

حضرت باقر (ع )سخنان خود ا ر تك ا رر كرد پیرمرد عرض كرد اگر من بمیرم بر پیغمبر (ص ) و

على و حسن و حسین و على بن الحسین (ع ) وارد میشوم چشمم روشن و دلم شاد و

قلبم خنك میشود و كرام الكاتبین را باشادى و خوشى ملاقات میكنم وقتى جانم بگلویم

برسد اگر زنده بمانم خدا چشمم ا ر روشن مینماید و با شما در درجه اى بلند خواهم بود.

در این هنگام پیرمرد را چنان گریه اى گرفت كه مانند ژاله اشك میریخت و با صداى بلند هاى

هاى گریه میكرد آنقدر گریه كرد كه بر زمین افتاد قط ا رت پیاپى اشك و ناله هاى جانگداز كه

حاكى از قلب پر از محبت و ولاى پیرمرد بود چنان اطرافیان را تحت تاءثیر قرار داد كه همه

با صداى بلند شروع به گریه كردند.

حضرت باقر (ع ) رو بطرف پیرمرد نموده با دست مبارك قطرات اشك را از مژگانش میگرفت و

میپاشید.

پیرمرد سر بلند كرده عرض كرده یابن رسول الله (ص ) دست مباركت را بمن بده حضرت

دست خودش را بطرف او د راز كرد پیرمرد گرفته شروع به بوسیدن كرد و بر چشمهاى

خود گذاشت وسینه و شكم خودرا گشود دست آنحضرت را بر سینه و شكم خود گذاشت

آنگاه از جاىحركت كرد سلام داد و رفت.

حضرت باقر (ع ) موقعى كه پیرمرد در حال رفتن دیده میشد او رابا توجه مخصوصى تماشا

میكردپس از آن روى به جمعیت نموده فرمود، هر كس مایل است مردى از اهل بهشت را

ببیند به این شخص نگاه كند حكم بن عتیبه راوی حدیث میگوید هیچ مجلس عزایىراندیده

که از نظر سوز وگداز شبیه این مجلس  باشد.

منبع: شرح زیارت عاشورا از آیت الله سید احمد میر خانی (ره) ،ص371

برای تعجیل در فرج صلوات


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

آمار

  • امروز: 108
  • دیروز: 35
  • 7 روز قبل: 559
  • 1 ماه قبل: 1128
  • کل بازدیدها: 38553
ذکر روزهای هفته
آیه قرآن
تاریخ روز
مهدویت امام زمان (عج)
اوقات شرعی