« برای دنیایتان هم شده سحر ها بیدار شوید | مین های جنگ نرم » |
روزی دو مرد جوان نزد استادی آمدند و از او پرسیدند:
“فاصله بین دچار مشکل شدن تا راه حل یافتن برای حل آن مشکل چقدراست؟”
استاد اندکی تامل کرد و گفت:
“فاصله مشکل یک فرد و راه نجات او از آن مشکل برای هر شخصی به اندازه فاصله زانوی او تا زمین است!”
آن دو مرد جوان گیج و آشفته از نزد او بیرون آمدند و در بیرون مدرسه با هم به بحث و جدل پرداختند.
اولی گفت: “من مطمئنم منظور استاد معرفت این بوده است که باید به جای روی زمین نشستن از جا برخاست و شخصا برای مشکل راه حلی پیدا کرد. با یک جا نشینی و زانوی غم در آغوش گرفتن هیچ مشکلی حل نمیشود.”
دومی کمی فکر کرد و گفت: “اما اندرزهای پیران معرفت معمولا بارمعنایی عمیقتری دارند و به این راحتی قابل بیان نیستند. آنچه تو میگویی هزاران سال است که بر زبان همه جاری است و همه آن را میدانند. استاد منظور دیگری داشت.”
آن دو تصمیم گرفتن نزد استاد بازگردند و از او معنای جملهاش را بپرسند. استاد با دیدن مجدد دو جوان لبخندی زد و گفت:
“وقتی یک انسان دچار مشکل میشود. باید ابتدا خود را به نقطه صفر برساند. نقطه صفر وقتی است که انسان در مقابل کائنات و خالق هستی زانو میزند و از او مدد میجوید.
بعد از این نقطه صفر است که فرد میتواند برپا خیزد و با اعتماد به همراهی کائنات دست به عمل زند. بدون این اعتماد و توکل برای هیچ مشکلی راه حل پیدا نخواهد شد.
باز هم میگویم فاصله بین مشکلی که یک انسان دارد با راه چاره او، فاصله بین زانوی او و زمینی است که برآن ایستاده است!”
سلام مهربان جان
بزرگواری عزیزم…
بله خواهر…اگر میدونستیم چه کسی از ابتدا این تفکر غلط را پایه گذاری کرد خوب بود!!!
خواهرجان به روزیم…
سلام خواهرجان
احوال شما؟
بهتر شدید ان شاالله؟
روحی نباشه خانم زارع جان
جسم را یک کاریش میشه کرد…
ان شاالله به زودی بهبود پیدا میکنید…
مواظب خودتون باشید…
یاعلی
سلام خانم زارع
بلا به دور جانم…
چرا حالتون خوب نیست؟
بلا به دور جسمیه یا روحیه؟
کاری از دست من برمیاد؟
سلام مهربان جان
احوال شما خوبه خواهر…
روبراهید که ان شاالله؟
سلام دوست عزیز. مطلب زیبایی بود از مطلب اثر گذارتر عکس. همیشه شاد باشید و در پناه حق.
سلام خانم زارع عزیز!از همراهی شما نهایت تشکر را دارم و بهترین ها را برایتان آرزو دارم.موفق و موید باشید.
فرم در حال بارگذاری ...