« آن مرد می آمد آن مرد با کوله بار نان وخرما می آمد | شهادت شهید ثانی در شانزدهم رمضان965 ه.ق » |
در شب هفدهم ماه مبارک رمضان ،پیغمبر صل الله علیه واله وسلم به معراج تشریف برد ، همه
جا را دید ودرهمان شب مراجعت فرمود .
صبح آن شب شیطان خدمت آن سرور امد و عرض کرد : یا رسول الله ! شب گذشته که به معراج
تشریف بردید ،د رآسمان چهارم طرف چپ «بیت المعمور» منبری بود ، شکسته وسوخته وبه رو ا
فتاده ،آیا شناختی منبر راومتوجه شدی از کیست ؟
آن حضرت فرمودند:«خیر ،آن منبر از کیست ؟»
شیطان عرض کرد :«آن منبر من است ومن صاحب آن بودم ! بالای آن می نشستم و ملائکه پای
منر من حاضرمی شدند، از برای آنان را بندگی حضرت منان را می گفتیم . ملائکه از عبادت
وبندگی من تعجب می کردند !
هر وقت تسبیح از دستم می افتا دچندین هزار ملک برمی خواستند ،تسبیح را می بوسیدند وبه
دست من می دادند .
اعتقاد من این بود که خداوند از من بهتر چیزی را خلق نفرموده است ، ولی یکبار دیدم امر به عکس شد و رانده درگاه او شدم .و الان کسی از من بدتر وملعون تر در درگاه احدیت نیست .
ای محمد ! مبادا مغرور شوی وتکبرنمایی، چون هیچ کس از کار های الهی آگاه نیست »
(کتابسالنامه به سوی ظهور.صفحه 55)
خدای من یگانه معبودم آابلیس را که در درگاهت جایگاه ومنزلتی داشت با یکبار نافرمانی از عرش
به فرش افتا د!
خدایا من خطا کار که تمام زندگی ام از تونافرمانی کردم چه میشوم!
خدایا دراین لحظه های پر برکت ماه رمضان ماهی که راه فراری است از گناهان گذشته به
وسیله توبه من گنهکار بیخبر رانیز ببخشای که تو ارحم الراحمینی!
برای تعجیل درفرج صلوات
فرم در حال بارگذاری ...