• خانه
  • تماس
  • ورود

صفحات: 1 ... 27 28 29 ...30 ... 32 ...34 ...35 36 37 ... 43

  توسط زارع  , شنبه 5 مرداد 1392, موضوعات: نانوشته ها

آن مرد همیشه می آمد آن مرد با اسب نبود بلکه با یک کوله بار نان خرما بود او می رفت تا کودک

یتیم چشم انتظار، گرسنه نماند او میرفت تا بیوه زن منتظر، دیگر خجل از روی کودکش نباشد واو

میرفت تا پیرزن وپیرمرد نا توان احساس بی کسی نکنند بله آن مرد میآمد ولی دردل شب بدون

آنکه کسی اورا بشناسد آرام وبی صدا .

ولی آن شب دیگر آن مرد نیامد ، مگر چه شده پدر مان نیامد چشم ها به راه است دیدگان نخفته

او حتما می آید کودکان ، پیر مرد وپیر زن فقیر شهر چشم انتظار ند ،نمی دانند چه شده آنکه در

اوج بی کسی فراموششان نکرده بود او نیامده بود .

آری او حکایتی داشت ، آن مرد خدا آن که هر نفسش به یاد خدا وبرای خدا بود در نماز صبح در

محراب عبادت فرقش آماج زهر کین آن  شیطان صفت قرار گرفت .

آن روز بود که کودکان یتیم شهر فهمیدند دوباره یتیم شدند وفهمیدند آن پدر مهرانی که بدون هیچ

منتی برای آنان پدر بود چه کسی بود همه آمدند کاسه ی شیر آوردند اما دیگر زهر اثر کرده بود .

وآسمان دل بچه ها هم مثل آسمان شهر بارانی بود .

(دلنوشته از :ر. زارع)

 

 

برای تعجیل در فرج صلوات

  توسط زارع  , پنجشنبه 3 مرداد 1392, موضوعات: الگو ها

در شب هفدهم  ماه مبارک رمضان ،پیغمبر صل الله علیه واله وسلم به معراج تشریف برد ، همه

جا را دید ودرهمان شب مراجعت فرمود .

صبح آن شب  شیطان خدمت آن سرور امد و عرض کرد : یا رسول الله ! شب گذشته که به معراج

تشریف بردید ،د رآسمان چهارم طرف چپ «بیت المعمور» منبری بود ، شکسته وسوخته وبه رو ا

فتاده ،آیا شناختی منبر راومتوجه شدی از کیست ؟

آن حضرت فرمودند:«خیر ،آن منبر از کیست ؟»

شیطان عرض کرد :«آن منبر من است ومن صاحب آن بودم ! بالای آن می نشستم و ملائکه پای

منر من حاضرمی شدند، از  برای آنان را بندگی حضرت منان را می گفتیم . ملائکه از عبادت

وبندگی من تعجب می کردند !

هر وقت تسبیح از دستم می افتا دچندین هزار ملک برمی خواستند ،تسبیح را می بوسیدند وبه

دست من می دادند .

اعتقاد من این بود که خداوند  از من بهتر چیزی را خلق نفرموده است ،  ولی یکبار دیدم امر به عکس شد و رانده درگاه او شدم .و الان کسی از من بدتر وملعون تر در درگاه احدیت نیست .

ای محمد ! مبادا مغرور شوی وتکبرنمایی، چون هیچ کس از کار های الهی آگاه نیست »

(کتابسالنامه به سوی ظهور.صفحه 55)

خدای من  یگانه معبودم آابلیس را که در درگاهت جایگاه ومنزلتی داشت با یکبار نافرمانی از عرش

به فرش افتا د!

خدایا من خطا کار که تمام زندگی ام از تونافرمانی کردم  چه میشوم!

خدایا دراین لحظه  های پر برکت ماه رمضان  ماهی که راه فراری است از گناهان گذشته به

وسیله توبه  من گنهکار بیخبر رانیز ببخشای که تو ارحم الراحمینی!

برای تعجیل درفرج صلوات

  توسط زارع  , پنجشنبه 3 مرداد 1392, موضوعات: شهدا

نحوه ی شهادت زین الدین بن علی بن احمد عاملی دین گونه بوده است که :

دو نفر از مردم جبع برای مرافعه و محاكمه به شهید ثانی مراجعه كردند او نیز طبق موازین دینی و

ضوابط شرعی، دعوی را فیصله داد طبیعی است در مرافعات، هر دو طرف منتفع نیستند، نتیجه به

نفع یكی از طرفین و به ضرر دیگری فیصله یافت. شخص محكوم از این داوری به خشم آمد و نزد

قاضی صیدا رفت و از او سعایت كرد كه شهید ثانی رافضی و شیعه است قاضی جریان را به

سلطان سلیم اطلاع داد. از طرف او برای دستگیر كردن شهید، شخصی مامور شد در پیگیری این

ماموریت او وارد جبع شد، از مردم شهر سراغ شهید را می گرفت، به او گفتند كه در شهر نیست.

شهید ثانی اصولا به علت محیط ناسالم و جو آلوده مردم زمان، غالبا عزلت اختیار می كرد و فقط

برای اقامه نماز صبح به مسجد می رفت و اكثر اوقات با حالتی آمیخته به بیم و هراس بسر می برد

و خویشتن را ازمنافقان پنهان می كرد و غالبا به تنهایی سرگرم تحقیق و مطالعه و تالیف بود.

همزمان با ورود مامور كذایی، استاد در انگورستان خود سرگرم تالیف كتاب بوده است این مامور

موفق به دستگیری او نشد، چون به خاطر شهید گذشت كه به سفرحج برود مقدمات سفرمکه را

آماده ساخت و در محملی كه با روپوش بود نشست تا كسی او را نبیند و نشناسد.

قاضی صیدا به سلطان روم (عثمانی) نامه ای نوشت كه در بلاد شام (سوریه) مردی عالم زندگی

می كند كه بدعت گزار و بیرون از مذاهب چهارگانه اهل سنت و دست اندر كار نشر و تبلیغ عقائد

خود می باشد سلطان سلیم شخصی به نام رستم پاشا را كه وزیر او بود، برای دستگیری شهید

مامور ساخت و گفت باید او را زنده دستگیر كنی تا با دانشمندان استانبول (قسطنطنیه) مباحثه

كند و از عقائد او تفتیش شود تا سرانجام از مذهب و آئین او مطلع گردند رستم پاشا به جبع آمد و

از شـهید پرس و جو كرد به او گفتند كه به سفر حج رفته است این مامور در اثنا راه مكه به شهید

ثانی رسید و او را دستگیر كرد.

شهید ثانی به او گفت: به من مهلت ده تا سفر حج را به انجام رسانم و من فرار نمی كنم و منا

سک حج را زیر نظر و مراقبت تو انجام می دهم پس از انجام مناسك به هر صورتی كه دلخواه

توست با من عمل كن.

رستم پاشا راضی شد كه شهید ثانی مراسم حج را برگزار كند و پس از پایان مراسم حج، شهید

را به روم (عثمانی) برد آن گاه كه او را وارد كشور عثمانی نمود، در راه به شخصی برخوردند آن

شخص از مامور سؤال كرد كه این مرد كیست؟

گفت: از دانشمندان شیعه امامیه است كه بر حسب ماموریت او را نزد سلطان می برم. آن شخص

گفت: تو درباره این مرد در اثنا راه كوتاهی كرده و او را آزار رسانده ای، ممكن است در حضور

سلطان از تو شكایت كند و دوستان و یاران او نیز به حمایت و دفاع از وی برخیزند و برای تو موجبات

ناراحتی و احیاناً قتل فراهم كنند صلاح در این است كه در همین جا سرش را از بدن جدا كنی و

سر بریده او را نزد سلطان ببری این مرد فرومایه و پست فطرت در كنار دریا استاد بزرگوار را شهید

كرد آن گاه سر بریده او را حضور سلطان آورد سلطان بر او برآشفت و سخت او را مورد توبیخ قرار

داد و به وی گفت: من تو را مامور ساخته بودم كه او را زنده بیاوری، بنابراین به چه مجوزی او را

كشتی؟

سید عبدالرحیم عباسی كه با شهید ثانی سابقه دوستی و آشنایی داشت، با دیدن سر بریده

شهید ثانی سخت متاثر گردید و سعی كرد تا سلطان را وادارد كه این مرد پلید را به قصاص خود

برساند بالاخره مساعی او مؤثر واقع شد و رستم پاشا به جرم این جرم بزرگ، محكوم به مرگ

گردید.

مدت سه روز جسد او بر روی زمین ماند و كسی او را دفن نكرد سرانجام جسد شریف او را به دریا

افكندند خدای متعال غریق رحمتش فرماید و با امامان معصوم علیهم السلام محشور فرماید كه در

تحقق آرمانشان، خویشتن را قربانی ساخت و طعمه ماهیان دریا گردید

(معجم الرجال الحدیث، ج7)

شهید ثانی در شانزدهم رمضان سال 965 هجری قمری به شهادت رسید شهادت این عالم بزرگ

را به دوستداران علم ودانش تسلیت عرض می کنم روحش شاد

برای تعجیل در فرج صلوات

  توسط زارع  , سه شنبه 1 مرداد 1392, موضوعات: گنجینه ها

 

پیشوای دوم جهان تشیع که نخستین میوه ی پیوند فرخنده ی علی علیه السلام وودختر گرامی

پیامبر اسلام بود ، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود .

امام حسن مجتبی  نه تنها از نظر علم ، تقوی،زهد وعبادت ،مقامی برگزیده وممتاز داشت،بلکه از

لحاظ بذل وبخشش ودستگیری از  بیچارگان ودرماندگان نیز در عصر خود زبانزد عام وخاص بود.وجود

گرامی آن حضرت آرام بخش دلهای دردمند ، پناهگاه مستمندان وتهیدستان ، ونقطه ی امید

دردمندگان بود. هیچ فقیری از در خانه آن حضرت دست خالی برنمی گشت . هیچ آزرده دلی شرح

پریشانی خود رانزد آن حضرت بازگونمی کرد، جز آن که مرهمی بر دل آزرده ی اونهاده می شد.

گاه پیش از آنکه مستمندی اظهار احتیاج کند کند وعرق شرم بریزد احتیاج اورا برطرف می ساخت

و اجازه نمی داد رنج مذلت سوال را برخود هموار سازد.

این امام بزرگوار گاهی مبالغ  قابل توجهی را ، یکجا به مستمندان  می بخشید ، به طوری که مایه

ی شگفت واقع می شد .نکته ی یک جنین بخشش چشمگیر این است که حضرت مجتبی علیه

السلام با این کار  شخص فقیر را بی نیاز می ساخت واو می توانست این مبلغ ، احتیاجات خود را

برطرف سا زد و زندگی آبرومندانه ای تشکیل بدهد واحیاناَ سرمایه ای برای خود تهیه نماید .

حسن بن علی (ع) تمام توان خویش را در راه  خدا می بخشید . مورخان در شرح زندگانی پر

افتخار آن  حضرت، بخشش بی سابقه وانفاق بسیار بزرگ وبی نظیر ی ثبت کرده اند که در تاریخچه

ی زندگانی هیچ کدام از بزرگان به چشم نمی خورد ونشانه ی دیگری از عظمت نفس وبی اعتنایی

آن حضرت به مظاهر فریبنده ی دنیا است.

نوشته اند :

«حضرت مجتبی (ع) در طول عمر خود دو بار تمام  اموال ودارایی خود را در راه خدا  خرج کرد وسه

بار  ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده وونصف آن را برای خود  نگه داشت ونصف دیگر را در ره خدا

بخشید.»

( اقتباس شده ازسیره ی پیشوایان ،نویسنده : مهدی پیشوایی)

آری اینچنین است که به اولقب کریم اهل بیت را دادند .

میلاد باسعادت امام حسن مجتبی علیه السلام کریم اهل بیت را به محضر آقا امام زمان وتمام

شعیان جهان تبریک عرض می کنم

برای تعجیل در فرج صلوات

  توسط زارع  , جمعه 28 تیر 1392, موضوعات: نانوشته ها

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 :LatentStyles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

="MsoNormal">قرار گیرد تا جایی که بزرگان مکه هم اورا طرد کردند آری اوزنی بود ثروتمند ولی فهمید این همه

مال در برابرخالق هستی ورسولش هیچ نیست . و کسی بود که تا آخرین دینار ودرهم دنیایش

را برای بودن با پیامبر واستواری اسلام داد وچه شیرزنی بود.

خدیجه نه تنها همسری مهربان دلسوز و فداکار بودبلکه پشتیبانی در ستکار وصمیمی برای

دین مبین اسلام وهمچنین مایه آرامش پیامبر در تمام عرصه ها بود .

اما این بانو ،مادر بزرگ ، تمام اهل بیت ، در سال دهم بعثت یا به عبارتی سه سال قبل از

هجرت  ، اندکی پس از خروج ازشعب ابی طالب در گذشت وپیامبر همسر فداکار خود از

دست دادند ود رآن زمان که دین اسلام بسیار غریب  بود ومسلمانان د ر فشار ،اسلام یکی از

چبزرگترین حامیان خود را از دست داد.

وفات خانم خدیجه سلام الله را به محضرپیامبر اسلام (ص)و بی بی فاطمه (س) و آقا آمام

زمان اهل بیت تسلیت عرض می کنم

 

برای تعجیل در فرج صلوات

 

صفحات: 1 ... 27 28 29 ...30 ... 32 ...34 ...35 36 37 ... 43

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

آمار

  • امروز: 36
  • دیروز: 54
  • 7 روز قبل: 158
  • 1 ماه قبل: 771
  • کل بازدیدها: 37857
ذکر روزهای هفته
آیه قرآن
تاریخ روز
مهدویت امام زمان (عج)
اوقات شرعی